خب اومدم پارت بدم ولی قبلش یکم میحرفم
امروز تو مدرسه نمره پایین گرفتم یکی اومد گفت بیاید اسم ماشینامونو بگیم ببینیم مال کی بهتره منم گفتم ما دوتا ماشین داریم کودومو بگم گفت عهههه پس شما که وضع مالیتون خوبه چرا درست خوب نیست تو امکانات داری باید درست عالی باشه 😐واقعا چرا بعضیا اینجوری ان 😢(شما هم اگر همچنین چیزی براتون پیش اومده تو کامنتا بگید) خب خیلی طولش نمیدم بریم واسه پارت دهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. ویو دازای.
قرار شد اسم گربه چو باشه البته ایده خودم بود
غذا هارو درست کردم برای خودمون سوپ درست کردم و برای چو ماهی چو چون هنوز ظرف غذا نداره براش ریختم تو کاسه میزو چیدم و چویا و چو رو صدا زدم
- چویاااااااااا چووووووو بیاید غذا بخورید
+باشه الان میایم، غذا چیه
-سوپ
+و برای چو؟
-ماهی
+هوم
-راستی شب ساعت چند بریم بیرون؟
+نمیدونم کی خوبه
-بعد غذا یکم بخوابیم ساعت 8تا9 بریم بیرون خوبه
+اره 👍
. ویو چویا.
غذا که تموم شد به دازای گفتم میز رو جمع میکنم بره تو تخت تا بیام (فکر بد نکنید فعلا صحنه نمیزارم 😌💅) سفره رو که جمع کردم دیدم تو خودش جمع شده تا بیام منم سریع پریدم بقلش تعجب کرد اما خب چون خسته بودم اینکارو کردم به هر حال ولش کن خوابیدم.
. ویو دازای.
از خواب بیدار شدم ساعت 5 بود دیدم چویا داره نفس نفس میزنه و هزیون میگه انگار داشت خواب بد میدید بیدارش کردم
-چویا چویا بیدار شو
+ههههههه وای خدا هه چیشده هه اون کجا رفت
-اروم باش کابوس دیدی
+اها باشه من میرم یه آب به صورتم بزنم
-باشه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خب مامانم داره گوشیو میگیره فردا ادامه میدم باییییییی 👌💅💖
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. ویو دازای.
قرار شد اسم گربه چو باشه البته ایده خودم بود
غذا هارو درست کردم برای خودمون سوپ درست کردم و برای چو ماهی چو چون هنوز ظرف غذا نداره براش ریختم تو کاسه میزو چیدم و چویا و چو رو صدا زدم
- چویاااااااااا چووووووو بیاید غذا بخورید
+باشه الان میایم، غذا چیه
-سوپ
+و برای چو؟
-ماهی
+هوم
-راستی شب ساعت چند بریم بیرون؟
+نمیدونم کی خوبه
-بعد غذا یکم بخوابیم ساعت 8تا9 بریم بیرون خوبه
+اره 👍
. ویو چویا.
غذا که تموم شد به دازای گفتم میز رو جمع میکنم بره تو تخت تا بیام (فکر بد نکنید فعلا صحنه نمیزارم 😌💅) سفره رو که جمع کردم دیدم تو خودش جمع شده تا بیام منم سریع پریدم بقلش تعجب کرد اما خب چون خسته بودم اینکارو کردم به هر حال ولش کن خوابیدم.
. ویو دازای.
از خواب بیدار شدم ساعت 5 بود دیدم چویا داره نفس نفس میزنه و هزیون میگه انگار داشت خواب بد میدید بیدارش کردم
-چویا چویا بیدار شو
+ههههههه وای خدا هه چیشده هه اون کجا رفت
-اروم باش کابوس دیدی
+اها باشه من میرم یه آب به صورتم بزنم
-باشه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خب مامانم داره گوشیو میگیره فردا ادامه میدم باییییییی 👌💅💖
- ۹.۷k
- ۰۴ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط